کد مطلب:124471 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

دیه ی کسی که قاتلش ناشناخته است
[45]-357- كلینی با سند خود از امام صادق علیه السلام نقل كرده است:مردی را با كارد خونین در دست، بر سر جنازه ی آغشته به خونی، در خرابه ای پیدا كردند و نزد امیرمؤمنان علیه السلام آوردند. حضرت علی علیه السلام به او فرمود:چه می گویی؟ گفت:ای امیرمؤمنان! من او را كشتم.علی علیه السلام فرمود:ببرید و قصاصش كنید. و چون او را بردند تا بكشند، مردی شتابان آمد و گفت:شتاب نكنید و او را نزد امیرمؤمنان علیه السلام برگردانید. و برگرداندند و گفت:ای امیرمؤمنان! سوگند به خدا! این مرد بی گناه است، من او را كشته ام. امیرمؤمنان علیه السلام به مرد اولی فرمود:با این كه تو مرتكب قتل نشده بودی، چرا به زیان خود اقرار كردی؟ او عرض كرد:ای امیرمؤمنان! چون این افراد مرا با آن كیفیت [نزد شما آوردند] و به زیان من شهادت دادند، دیگر نمی دانستم چه بگویم. از این رو، اقرار كردم، و من كسی هستم كه در همسایگی این خرابه، گوسفندی را سر بریدم و ادرارم گرفت و داخل خرابه شدم و [ناگاه] آن كشته را دیدم كه به خون خود آغشته است. پس با تعجب ایستاده بودم كه اینان آمدند و مرا دستگیر كردند.

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:این دو نفر را نزد حسن علیه السلام ببرید و سرگذشت آنان را برای او بگویید و بپرسید حكم خدا درباره ی آنان چیست؟ و آنان را آوردند و چنان كه فرموده بود، عمل كردند. و حسن علیه السلام فرمود:به امیرمؤمنان علیه السلام بگویید، اگر این مرد او را سر بریده باشد [در عوض] این را زنده داشته است و خدای سبحان فرمود:«هر كس، كسی را زنده بدارد، چنان است كه گویی تمام مردم را زنده داشته است» [1] هر دو نفر آزادند، و دیه ی آن كشته از بیت المال پرداخت می شود. [2] .


[1] مائده:32؛ (و من أحياها فكأنما أحيا الناس جميعا).

[2] كافي 289:7، ح 2.